شعر در مورد زغال ، قلیان و چای زغالی و شعله و زغال اخته

شعر در مورد زغال

شعر در مورد زغال ، قلیان و چای زغالی و شعله و زغال اخته
شعر در مورد زغال ، قلیان و چای زغالی و شعله و زغال اخته همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
گفت با الماس در معدن زغال
ای امین جلوه های لا زوال
همدمیم و هست و بود ما یکیست
در جهان اصل وجود ما یکیست
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد زغال

خلوت او در زغال تیره فام اندر مغاک
جلوتش سوزد درختی را چو خس بالای طور
بی تغیر در طلسم چون و چند و بیش و کم
برتر از پست و بلند و دیر و زود و نزد و دور

شعر در مورد زغال سنگ

بی زر، کسی بکس ندهد هیزم و زغال
این آرزوست گر نگری، آن یکی امید بر بست
هر پرنده در آشیان خویش بگریخت
هر خزنده و در گوشه ای خزید
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد ذغال

گذشت دور زمستان شوخ چشم سفید
زغال، برد از این قصه روسیاهی را
هزار شکر که در آتش فضاحت سوخت
کسی که کرد به پا آتش تباهی را
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد ذغال اخته

یا پاره ای از زغال تاغ است
یا بر سر گه پر کلاغ است
یا صورت نون نکبت است آن
یا طاق سرای محنت است آن

شعر درباره زغال

نامش را صدا زدم
اما صدا نبود
حرف‌های نامش ، الفبای سکوت بود
کُند و کشدار و بی‌صدا
مثل تبدیل شدن چوب به زغال سنگ
مثل رنگ باختنِ شیارهای دست زیر آفتاب
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره ذغال

 ای طعمه زندگی
بال ستاره های گمشده
تمشک غزل
طراوت شادمانی
بگذار
بال در بال آفتاب غرق شده در افق
به سوی تو پارو کشم
بگذار
با ستاره های زغال شده بر دو پاره آسمان بنویسم
خون تباه شده در گلوی پلنگی زخمی بودم من
که دام تو درمانم کرد
⇔⇔⇔⇔

شعر زغال و الماس

زغال چشم سیاه و دوسیب گونه تو
بساط عیش مهیاست پای قلیانم
خمیر بوسه ورآمد سخن بگو با من
که تا تنور لبت گرم شد بچسبانم !

شعر زغال

در استکان من غزلی تازه دم بریز
مشتی زغال بر سر قلیان غم بریز
هی پک بزن به سردی لبهای خسته ام
از آتش دلت سـر خاکسترم بریز
⇔⇔⇔⇔

شعر زغالچی

(عاقبت با زغال دست شما
سر قلیان من به حال آمد!
که تو آتش بیار معرکه نه!
بلکه آتش بیار یک نفری )
⇔⇔⇔⇔

شعر اهنگ زغال چی

تهمت
مثل زغال است
اگر نسوزاند سیاه می کند . . .

متن شعر زغالچی

دلم میخوادوقتی بلال میخورم
کل صورتم زغالی شه
۱۰۰ بار یه سرسره ی ۱ متری رو برم
بازم خسته نشم…
⇔⇔⇔⇔

شعر چای زغالی

هستی تو نهالی
که شکوفا شده گُل هاش
من همچو درختی
که ز بس سوخت زغالم
⇔⇔⇔⇔

متن شعر زغالچی گروه عجم

آشنایی همیشه شیرین نیست
شاخه ای سیب کال می انداخت
مثل مردی که پای قلیانش
قند روی ذغال می انداخت

شعر در مورد زغال

مواظب باشیم…!!
نگه داشتن دین و ایمان در آخرالزمان…
مثل نگه داشتن ذغال گداخته در کف دست است..

Comments

Popular posts from this blog

تعبیر خواب ساعت مچی ، حضرت یوسف سفید رنگ برای زن باردار و اعداد ساعت

تعبیر خواب جوجه ، های رنگارنگ و گرسنه و تازه متولد شده حضرت یوسف

تعبیر دیدن زلزله و اوار و خراب شدن خانه در خواب چیست